Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (1900 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Einkaufswagen {m} U گاری خرید
Einkaufswagerl {n} U گاری خرید [در اتریش]
Wagerl {n} U گاری خرید [در اتریش]
Einkaufswägeli {n} U گاری خرید [در سوییس] [در فروشگاه ]
Wägeli {n} U گاری خرید [در سوییس] [در فروشگاه ]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Fuhrmann {m} U گاری چی
Fuhrwerk {n} U گاری
Fuhre {f} U محموله [گاری]
Kofferkuli {m} U گاری چمدان سفر
Gepäckwagen {m} U گاری چمدان سفر
Kofferwagen {m} U گاری چمدان سفر
aufs Rad geflochten werden U روی چرخ گاری مردن [نوعی مجازات اعدام در قرون وسطی]
gerädert werden U روی چرخ گاری مردن [نوعی مجازات اعدام در قرون وسطی]
Erwerb {m} U خرید
Erwerbung {f} U خرید
Anschaffung {f} U خرید
Ankauf {m} U خرید
Besorgung {f} U خرید
Einkauf {m} U خرید
{m} {f} {n} {pl} U خرید
Einkaufen {n} U خرید
Abzahlungskauf {m} U خرید قسطی
Ablösung {f} U باز خرید
Einkaufsnetz {n} U توری خرید
Aufkauf {m} U خرید عمده
Einkaufsliste {f} U صورت خرید
Einkaufspreis {m} U قیمت خرید
Einkaufskorb {m} U سبد خرید
Schnäppchen {n} U خرید ارزان
Sonderangebot {n} U خرید ارزان
Gelegenheit {f} U خرید ارزان
Gelegenheitskauf {m} U خرید ارزان
vorteilhaftes Geschäft {f} U خرید ارزان
Einkaufstasche {f} U کیف خرید
Einstandspreis {m} U قیمت خرید
Bon {m} U کاغذ خرید
War einkaufen für Weihnachten ganzen Tag U خرید می کرد برای روز کریسمس
Fahrkartenautomat {m} U دستگاه خرید بلیت
Baugeschäft {n} U خرید و فروش ساختمان
Einkaufsbummel {m} U خرید همراه با گردش
außerbörsliche Käufe {pl} U خرید در بیرون از بورس
Shopping-Zentrum {n} U مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
Gebot {n} U پیشنهاد با دادن قیمت خرید
Shopping-Zentrum {n} U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
Ladenzentrum {n} U مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
Ladenzentrum {n} U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
Shopping-Center {n} U مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
Shopping-Center {n} U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
Einkaufswagen {m} U چرخ دستی خرید[در فروشگاه ها]
Shoppingcenter {n} U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
Shoppingcenter {n} U مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
Mall {f} [Einkaufszentrum] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
Einkaufszentrum {n} U مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
Einkaufszentrum {n} U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
Mall {f} [Einkaufszentrum] U مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
einen Einkaufsbummel machen U برای خرید در فروشگاه ها گردش کردن
Ihr Vater kaufte sie für eine Million Dollar frei. U پدر او [زن] با یک میلیون دلار او [زن] را آزاد خرید.
Angebot {n} U پیشنهاد با دادن قیمت خرید [اقتصاد]
an den Geschäften entlang bummeln [gehen] U برای خرید در فروشگاه ها گردش کردن
Karussellgeschäfte {pl} mit Mehrwertsteuer U حقه مالیاتی در تجارت چرخشی خرید فرامرزی
aufschwänzen U باعث انحصار سهمی بطور خرید کلی شدن [در بورس سهام]
schwänzen U باعث انحصار سهمی بطور خرید کلی شدن [در بورس سهام]
eine Schwänze herbeiführen U باعث انحصار سهمی بطور خرید کلی شدن [در بورس سهام]
Er kaufte ihnen aus einem Schuldgefühl heraus teure Geschenke. U او [مرد] بخاطر احساس گناهش برای آنها هدیه گران بها خرید.
Er lässt mit sich reden. U حاضر است پیشنهادهای [عرضه های] دیگر را دریافت کند. [در خرید و فروش]
Schwänze {f} U گروهی که [برای معامله قماری] ازطریق خرید کلی انحصار میکنند [گروه خریدار سفته باز] [بورس سهام ]
Ring {m} [spekulative Aufkäufergruppe] [Börse] U گروهی که انحصار میکنند [برای معامله قماری] ازطریق خرید کلی [گروه خریدار سفته باز] [بورس سهام ]
Recent search history Forum search
0خرید بهترین یو پی اس 2018
0کارگاه اوراقی ماشین به آلمانی چی میشه ?
1سلام دوستان عزیز، معنی عبارت ( das wär's ) چی میشه؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com